کتابخانه سیدالشهدا





    قصه دلبری: شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر

    هفتمین دوره مسابقه بزرگ کتابخوانی

     کتاب و زندگی»با محوریت کتاب قصه دلبری

     

    مولف محمدعلی جعفری

    ویراستار فاطمه دوست کامی

    ناشر کتاب روایت فتح

    سال نشر 1397

    تعداد صفحات 144


    از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.

    از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و همون جا مونده!»


    آخرین ارسال ها

    آخرین جستجو ها

    داستانهای دنیای رایانه ای اسناد روضه ها مهندسی -مذهبی-جالب وخواندنی فروشگاه اینترنتی backlinkox طاق. سایت دلشکسته ها Ҭђὗᾗḋἔʀ ὄᾧł انواع پروژه فایل اکی 3 دانلود پیام نور